پشت پا بر حرم دیر و کلیسا زده ایم/ در خور مستی ما رطل و خم ساغر نیست/ ما از آن باده کشانیم که دریا زده ایم/ همه شب از طرب گریه مینا من و جام/ خنده بر این گنبد مینا زده ایم/ نشوی غافل از اندیشه شیدائی ما/ گرچه زنجیر به پای دل شیدا زده ایم
1390/09/06 - 03:24 در دست نوشته های فراق